ܓܨミ★ஜ ای من برو ஜ★ミܓܨ
...حالیست در دلم که جوابش نمی کنم...
|
اخم هایت...
لبخندی که به زور جلویش را میگرفتی...
انگشت سبابه ای که با گفتن "بعدا به حسابت میرسم" , تکان میخورد...
...
حال که دیوانهء تمام شیطنت هایت شده ام ,
... ... حال که حساب و کتابم , حسابی بهم ریخته است ,
هر چه میگردم , پیدایت نمی کنم!
...
حال , همان "بعدا" فرا رسیده است!
برگرد و به خاطر خــــــدا,
به "حسابم" برس....
نظرات شما عزیزان: